مدح و شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام
شاعر : رسول رشیدی راد
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
قالب شعر : غزل
دلت نشسته به خون، غصه بر دلت سربار گـرفـتـه راه گــلـوت آه سـیـنـۀ تـبدار
بـرای غــربـت اولاد فــاطـمــه اصـلا عجیب نیست که تاریخ میشود تکرار
ز کـولـهبار پُـر از نـان شـانهات حـتی شده فـقـیر مسـیح و یـهـود برخـوردار
اگرچه نیست کسی بینصیب، از لطفت نـمـانـده بین مـدیـنه کـسی بـرایت یـار
بـساط روضه هـمیشه به خـانهات برپا و چـشمهای تو بـوده همیشه ابـر بهار
اگرچه سوخت در خانهات در آتش و دود ولی نرفت به پهلوی هـمسرت مسمار
چه خوب شد که کمی دشمنت حیا کرد و به زور بسـته نشد دور گـردنت دستار
چه ظالـمانه تو را نزد ظالـمی بُـردنـد نصیب و سهم تو از ارث حـیدر کرار
دویدهای پی مرکب بدون کـفـش و عبا نه مثل عـمه رقـیـه برهـنه پـا بر خـار
کشید روی تو دشمن سه مرتبه شمشیر ولی ندید دو چشم تو بیش از این آزار
فدای پیکـر لب تشنهای که شد مدفـون به زیر پـشتهای از تیغ و نیـزۀ بسـیار
|